Klik op een omslag om naar Google Boeken te gaan.
Bezig met laden... خلوتکدهdoor Jean-Paul Sartre
Geen trefwoorden Geen Bezig met laden...
Meld je aan bij LibraryThing om erachter te komen of je dit boek goed zult vinden. Op dit moment geen Discussie gesprekken over dit boek. geen besprekingen | voeg een bespreking toe
Geen bibliotheekbeschrijvingen gevonden. |
Actuele discussiesGeenPopulaire omslagenGeen
Google Books — Bezig met laden... GenresGeen genres WaarderingGemiddelde:
Ben jij dit?Word een LibraryThing Auteur. |
در رابطه با اتفاقاتی که تو نمایشنامه میفته، شاید به طور خلاصه بشه گفت: "جهنم یعنی دیگران"؛ کسانی که چشم به روی شباهت هاشون می پوشونن، قضاوت می کنن و نه تنها قضاوت می شن بلکه حتی دوست دارن قضاوت شن.
سه نفر توی یک اتاق در بسته، بدون آینه با نوری که همیشه روشنه با هم سر می کنند و به خاطر اشتباهاتی که قبلا انجام دادن، در این "جهنم" وقتشون رو سپری می کنند. اون ها جلاد یا شکنجه گری ندارن، اتاق کاملا ساده است، یک شومینه و یک مجسمه برنزی...
هر کدوم از این سه نفر اوایل کار صحبت چندانی راجع به گذشته شون نمی کنن حتی شاید بعضا سعی بر کتمان سابقشان می کردند اما با گذر جریان داستان، کم کم اشتباهات و گناهانشون رو می شه و همین مقدمه ای می شه بر زجری که از با هم بودن می کشن. احتمالا اینس نسبت به بقیه دو نفر با گذشته اش بهتر کنار اومده و مسئولیت کارهای خودش رو پذیرفته بود.
علاوه بر اینها سارتر دید بسیار جالبی رو نسبت به آزادی توی این نمایشنامه مطرح می کنه.
بعدا دوست دارم دوباره این اثر رو بخونم.
"انسان همیشه خیلی زود -یا خیلی دیر- می میرد" ( )